جدول جو
جدول جو

معنی هم مکتب - جستجوی لغت در جدول جو

هم مکتب
همشاگرد هماموز دو یا چند شاگرد که دریک مکتب درس خوانند (نسبت بهم)، همشاگردی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم مکتبی
تصویر هم مکتبی
دریک مکتب درس خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم مذهب
تصویر هم مذهب
دوتن که دارای یک مذهب باشند، هم کیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم مشرب
تصویر هم مشرب
دو یا چند تن که بریک طریقه و طبیعت و خوی باشند
فرهنگ فارسی عمید
دو یا چندتن که با هم سواره حرکت کنند، کسی که در التزام رکاب بزرگی حرکت کند ملتزم رکاب: هر کجا شاه جهان لشکر کشد بر خصم ملک نصرت و تایید باشد هم عنان و هم رکاب. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
همابخور هم اندیش دو یا چند تن که دارای یک مشرب و طبیعت و خوی باشند
فرهنگ لغت هوشیار
همدین همکیش دو یا چند کس که دارای یک مذهب باشند (نسبت بهم) هم کیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم مشرب
تصویر هم مشرب
((هَ. مَ رَ))
هم فکر، هم عقیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هم رکاب
تصویر هم رکاب
دو یا چند سوار که در کنار هم حرکت کنند، کنایه از قرین، همنشین
فرهنگ فارسی عمید
دو یا چند کس که بر یک تخت و نیمکت نشینند، همنشین معاشر: امان از همکت بد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم کت
تصویر هم کت
((~. کَ))
همراه، همنشین
فرهنگ فارسی معین